من و عشقم و نی نی

سونو NT و NB

سلام مامانم خوبی گلم؟عزیزم بالاخره سه روز پیش رفتم سونو ان تی خدارو شکر همه چی خوب بود و سالم و سلامت بودی.خانم دکترم بازم صدای قلبتو گذاشت.مامانی فدای قلب گنجشکیت بشه.فرداشم رفتم آزمایش غربالگری ایشالا تا یه هفته جوابش میاد.فدات بشه مامانی زودتر بیا بغلم                                           ...
21 خرداد 1394

هفته 12

سلام عسلم،جیگرم نازم،عمرم.خوبی گلم؟مامانی فدات شه ببخش که دیر به دیر بهت سر میزنم،سر مامانی شلوغه.تازه حالم روبه راه شده دیروز رفته بودم دکتر تا برام سونو ان تی و آزمایش غربالگری بنویسه.به خانم دکتر گفتم استرس دارم نمیدونم قلبش میزنه یا نه،دکترمم بلافاصله گفت برو رو تخت و دستگاهو گذاشت رو شکمم که صدای قلب نازنینت توی اتاق پیچید. دکترم گفت دیگه خیالت راحت شد.اون لحظه چشام پر اشک شد خدارو کنارم حس کردم.اینروزا حس میکنم خدا همش پیشمه فاصلم باهاش خیلی کم شده.گلم ایشالا قلبت سالیان سال بتپه. مامانی فدات شه.امروزم میرم سونو ان تی و آزمایش غربالگری ایشالا همیشه سالم و سلامت باشی ...
17 خرداد 1394

سونوی 8 هفتگی

سلام مامانی خوبی گلم؟تو دل مامانی خوش میگذره؟ ببخش که دیر به دیر اینجا سر میزنم راستی دوشنبه دوباره تو سونو دیدمت .خداروشکر سالم بودی و قلبت 180 بار میزد و سنت 7 هفته و 5 روز که با تخمین دکترم فرق میکرد.قربون قلب کوچولوت بشم من دیروز هم یعنی 23 اردیبهشت تولد مامانی بود و بابایی کیک سفارش داده بودو برا ناهار رفتیم بیرون مامانی امسال بهترین هدیه تولدم تو بودی و خدارو شاکرم دوست دارم دنیا دنیا">http:// ...
24 ارديبهشت 1394

تپش قلب

سلام مامانم خوبی گلم؟ ببخش که این روزا کمتر به اینجا سر میزنم.آخه چندروز بئد معدم بدجور ریخته بود بهم،ولی همش فدای سرت همه ی اینا فدای یه لبخند تو راستی دیروز وقت دکتر داشتم قرار بود برام سونو بنویسه.ولی دکتر بهم گفت برو رو تخت خودم سونو کنم یهو جا خوردم تپش قلب گرفتم،همش آیت الکرسی میخوندم دکت همش زوم کرده بود به مانیتور و رو یه نقطه خاص رو شکمم دستگاهو حرکت میداد منم داشتم از ترس سکته میکردم یهو دکتر گفت ببین خداروشکر نی نیت اینجاستو قلبش میزنه یهو بغضم ترکید بعدش وول خوردی اونور دکتره هم به مامانم گفت که عین خودم نازنازی هستی وقتی به بابایی زنگ زدم پشت تلفن از خوشحالی بغض کرد فدات شم که تو دلم اومدی و منو به زندگی ...
17 ارديبهشت 1394

بی بی چک مثبت

تا اینکه 30 فروردین تو ذهنم یه جرقه ای زد که برم یه بی بی چک بزارم بی بی چک تو اوج ناباوری مثبت شد و بابایی هم تو خونه بود و بهش  که گفتم از خوشحالی گریه کرد و فرداش رفتم آزمایش و بتام 652 شد.اصلا نمیتونستم باور کنم یعنی من تو روز مادر واقعا مامان شده بودمو نمیدونستم.فرشته ی آسمونی من نمیدونم چطوری از خدا تشکر کنم تا آخر عمر مدیونشم،فقط ازش میخوام که اینسری صحیح و سالم بغلت کنم و عین دوسال پیش نشه فدات شم نمیخوام خاطرات تلخو یادآوری کنم تا ناراحت نشیم عزیز دلم دنیا دنیا دوست داریم.مخصوصا بابایی که برای دیدنت داره لحظه شماری میکنه منتظرم دو هفته دیگه برم سونو تا قلب نازنینتو ببینم فرشته من ازت خواهش میکنم برام بمون ...
8 ارديبهشت 1394

لطف خدا

اول میخوام با این جمله شروع کنم که لا تقنطوا من رحمت الله گلم شاید تعجب کنی که چرا بدون سلام و احوالپرسی از شما رفتم سراغ این آیه چون این ماه این آیه برام معجزه کرد.عزیز دلم حالا میخوام قصه بوجود اومدنتو بگم یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیشکس نبود یه مامان کیمیا بود و یه بابا نادر که خیلی عاشق هم بودن تو زندگی همه چی داشتن و خوشبخت بودن فقط یه چیزی کم داشتن،که اونم شما بودید. برای داشتن شما خیلی تلاش کردن و استرس کشیدن تا اینکه این ماه غافلگیرشون کردی. 27 اسفند سال93 مامان کیمیا  باز پریود شد و دوباره ناامید شد و این ماهم اصلا امید نداشت بیایی تو دلش از همه ناامید شده بود و فقط به خدا امید داشت.آخرای ماه فروردین...
8 ارديبهشت 1394